دقت کردین تو فیلم های ترسناک طرف میخواد فرار کنه هیچ وقت ماشینش روشن نمیشه؟
یکی از بدیهای هدفُن اینه که
همش فکر میکنی دور و ورت داره یه اتفاقی میفته که تو ازش خبر نداری!
کچل باشی، بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی، این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!!!
تا حالا دقت کردین لذتی که در پرت کردن شلوار گوشه اتاق هست، تو زدنش به چوب لباسی نیست ...!!!
***********************
بابام اومده تو اتاقم میگه: اینترنت قطعه؟؟؟ میگم: نه چرا قطع باشه!؟ میگه: آخه دیدم داری درس میخونی...!!!
جاتون خالی دیشب رفته بودم شهر بازی و فقط به یه نتیجه رسیدم: توی شهر بازی تو بعضی از این وسایل بازیش باید یه دکمه ی "غلط کردم" هم بزارن...!!!
یکی از فانتزی های من اینه کــه کنترل تلویزیون خونمون رو بردارم و
برم جلوی ایــن مــغازه های صوتی تصویری ،
این تلویزیونایی کـــه گذاشتن پشت ویترین رو خاموش کنم …
به مامانم مــیگم : یادش بخیر بچه که بودیم چقدر ما رو کتک میزدی ها… !
شترق خوابوند در گوشم گفت :
این دروغا چیه که میگی بــچه؟ مـن کِی دست روتون بلند کردم ؟
موضوعات مرتبط: طنز ، ،
اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان امتحان دارد و هیچ کاری نکرده
-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------
هان ای کسانی که ازکتاب هایتان به عنوان اشیائی دکوری استفاده کرده اید
اکنون فقط یک معجزه می تواند کارنامه شما را زیر و رو کند !
ستاد ایجاد رعب و وحشت شب امتحان !
-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------
حالا وقت برای درس خوندن داریم، کووو. . .تا فردا
زمزمه های شیطانی شب امتحان !
-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------
این روزها هیشکی درس نمیخواند ! شما چطور!؟
-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------
من همه کتابامو۲ دورکامل خوندم، توچطور؟
ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان
-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------
امتحان اولین گام در جهت شروع چاپلوسی پیش استاد برای نمره ی ده گرفتن است !
-------------اس ام اس جدید شب امتحان-------------
موضوعات مرتبط: طنز ، ،
اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده
چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!
عتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم
جوک.....................
موضوعات مرتبط: طنز ، ،
اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده
چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!
عتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم
جوک.....................
موضوعات مرتبط: طنز ، ،
سه دسته از آدما هستن که خیلی رو مُـــخن :
1- اونایی که وقتی داری فیلم می بینی فکر میکنن تو نمی فهمی و هی واست توضیح میدن
2- اونایی که وقتی کنارت ایستادن برای اینکه حواست به حرفاشون باشه هی با آرنج به پهلوت میزنن
3- و اونایی که وقتی داری با تلفن صحبت میکنی هی میپرسن کیه؟ کیه؟
من به یه نکته ای پی بردم
انقدر که تو خوردن کیوی تنوع هست تو خوردن هیچ خوردنی رو کره زمین نیست
یکی چهار قاچ میکنه یکی با پوست میخوره یکی پوست میکنه یکی حلقه حلقه میکنه اصن یه وضعی داره این کیوی بدبخت
اینکه من الان دو ساعته دارم اخبار انگلیسی می بینمبه این معنی نیست که من خیلی انگلیسی بلدم
بلکه بدین معنیه که کنترل در فاصله ۲ متری منه
در حالی که دست من حتی یه متر هم نمیشه
ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺩﻭﺳﺘﻢ 3 4 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﻋﺮﻭﺳﮑﺎﺵ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﯾﻬﻮ ﺍﻭﻣﺪﺩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺯﺩ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﭘﺮﺳﯿﺪﯾﻢ ﭼﯽ ﺷﺪﻩ ﮔﻔﺖ ﻋﺮﻭﺳﮑﺎﻡ ﻣﻨﻮ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﻤﯿﺪﻥ . . .. . .
ﻣﻦ:\
دوستم:\
هـر وقـت حوصـله نـدارم ایـن همـه صفحـه رو ببنـدم و کامپیوتر رو خامـوش کنـم،
کلیــد سـه راهـی رو از پاییـن با پـام میزنـم...
و خطـاب بـه کامپیوتـر میگـم : فکــر کـن بـــــرق رفــت!
عجب رسمیه رسم زمونه خونه مون عیدا پر مهمونه می رن مهمونا از اونا فقط آشغالِ میوه به جا می مونه کجاست اون کیوی ؟ چی شد نارنگی کجا رفت اون موز ؟! خدا می دونه جعبه خالی شیرینی هنوز گوشه ی طاقچه پیش گلدونه عطرش پیچیده تا آشپزخونه شیرینیش کجاست ؟ خدا می دونه می رن مهمونا از اونا فقط جعبه ی خالی به جا می مونه از بس خونه رو به هم می ریزن آدم مثل اسب(!) تو گِل می مونه یکی نیست بگه خداوکیلی جای پوست پسته توی قندونه قند نصفه ی عموجون هنوز خیس و لهیده ته فنجونه حالا خداییش قندش مهم نیست کنار اون قند نصف دندونه ! می رن مهمونا از اونا فقط نصفه ی دندون به جا می مونه پسته ی خندون ، بادوم شیرین فندوق در باز ، مال مهمونه پ رسید زیر لب یکی با حسرت : که از این آجیل، به غیر از تخمه، واسه ما بعدها چی چی می مونه ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺭﺩﯾﻒ ﺍﻭﻝ ﮐﻼﺱ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻫﻮﺷﻦ داشتم برنامه هاى مهم آینده م رو مرور میکردم
ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻫﺎﯼ ﺭﺩﯾﻒ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ
ﺗﻘﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺩﯾﻒ ﺁﺧﺮﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ … :) ))
از شما چه پنهون به جز مسواکى که تا دقایقى دیگه میزنم، باقیش دور از دسترسه !
موضوعات مرتبط: بخندیم ، ،
خوب یکم بیش تر نگاه کنید .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بیش تر دقت کن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ببین دوست خوبم
برای خواندن نوشته گوشه ی چشمانتان را مثل چشم ژاپنی ها بکشید و به تصویر نگاه کنید . تونستید بخونید ؟!
جالبه بدونید که ژاپنی ها در جنگ جهانی از این روش استفاده می کردند و هیچ کسی به جز خودشان از این نوشته سر در نمیاورد !!!
جالب بود ؟ برو بعدی .
به مرکز این تصویر 30 ثانیه نگاه کنید ، سپس به دست خودتان و یا هرچیزی که اطرافتان هست نگاه کنید . جالبه نه ؟!
از بچههای کودکستان سوال هوش زیر پرسیده شد:«اتوبوس شکل زیر به کدام طرف حرکت میکند؟» به دقت به شکل نگاه کنید.
جواب این تست هوش را میدانید؟
تنها دو جواب وجود دارد: «چپ» یا «راست»
دربارهاش فکر کنید ...
هنوز نمیدانید به کدام طرف حرکت میکند؟
عیب نداره! ما به شما میگوئیم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تمام بچه کودکستانیها جوابشان این بود: به طرف چپ.
وقتی از آنها پرسیده شد: «چرا فکر میکنید که اتوبوس به طرف چپ حرکت میکند؟»
جواب همهشان این بود: «چون درب اتوبوس دیده نمیشود.»
ست هوش تصويري(درخت)
اگر بین ۰ تا ۵ تصویر صورت پیدا کردید – سبک مغز
اگر ۶ یا ۷ تصویر صورت پیدا کردید – کند ذهن
اگر ۸ یا ۹ تصویر صورت پیدا کردید – معمولی
اگر ۱۰ یا ۱۱ تصویر صورت پیدا کردید – خیلی خوب
اگر ۱۲ یا ۱۳ تصویر صورت پیدا کردید – نابغه
این یک تست هوش بسیار جالب است. شما باید بتوانید در این تصویر صورت یک مرد را بیابید.پزشکان معتقدند اگر بتوانید در عکس زیر ظرف ۳ ثانیه صورت مردی را در میان دانه های قهوه پیدا کنید، نیمکره راست مغز شما، بهتر از افراد دیگر پرورش یافته است. اگر بین ۳ ثانیه تا یک دقیقه طول بکشد، نیم کره راست مغز شما به صورت عادی پرورش یافته است. اگه بین یک دقیقه تا سه دقیقه طول بکشد، یعنی سمت راست مغز شما کند عمل می کند و باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. اگر هم بعد از سه دقیقه هنوز نتوانستید آن را پیدا کنید،پیشنهاد می شود بیشتر به دنبال انجام اینگونه تست ها باشید تا آن بخش از مغزتان قوی تر شود.
شخصی درون زندانی حبس شده است. اتاقی که این شخص در آن نگاهداری می شود دو در دارد که یکی به سمت چوبه دار راه دارد ولی دیگری به بیرون زندان راه دارد و منجر به آزادی زندانی می شود. هر یک از این درها یک نگهبان دارد که یکی ازآنها همیشه راست می گوید و دیگری همیشه دروغ و هر دو از اینکه کدام در به کجا راه دارد و نیز از راستگویی یا دروغگویی نگهبان دیگر آگاهند.
زندانی ما حق دارد تنها یک سوال از یکی از نگهبان ها بپرسد و سپس یکی از درها را انتخاب کند. در ضمن نگهبان ها فقط با "بلی" یا "خیر" پاسخ می دهند. او چطور می تواند با تنها یک سوال دری که به سوی آزادی باز می شود را پیدا کند؟!
قبل از اینکه پاسخ را در انتهای صفحه ببینید کمی فکر کنید!
پاسخ:
فکرهاتون را کردید؟
ساده است (همیشه معما بعد از حل ساده است!). زندانی به سراغ یکی از نگهبان ها می رود و می پرسد:
"اگر من از نگهبان دیگر بپرسم که این در به سمت آزاد شدن باز می شود یا نه، او چه خواهد گفت؟"
اگر در مذکور، در ِ آزادی باشد، دو حالت پیش می آید:
1- یا نگهبان راستگو بوده، که او با توجه به دروغگو بودن نگهبان دیگر (که پاسخ خواهد داد : خیر) جواب می دهد: "خیر"
2- اگر نگهبان دروغگو باشد، جواب نگهبان دیگر ( بلی ) را برعکس خواهد کرد و او هم خواهد گفت " خیر"!
پس جواب "خیر" به معنای اینست که این در، به سمت بیرون زندان راه دارد! به همین ترتیب جواب "بلی" یعنی این در به چوبه دار ختم می شود.
- در متن زیر C را پیدا کنید. از مکان نمای موس استفاده نکنید.
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO COOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO OOOOOOOOOOOOOOOO
2- اگر درمتن بالا C را پیدا کردید، حالا ۶ را پیدا کنید.
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۶۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹ ۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹۹
۳- حالا حرف N رابیابید.
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MNMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
MMMMMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMMMMMMMMMMMM MMMMMM
این یک شوخی نیست.
اگر قادر بودید که این سه تست را پشت سر بگذارید، شما دیگر هیچ وقت نیاز به دکتر اعصاب و روان نخواهید داشت. مغز شما عملکرد خوبی دارد و ازبیماری آلزایمر در امان خواهید بود.
با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها، من بالاترین نمره رو گرفتم. می گه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن..
تو عروسی نشسته بودم یه بچه 3 ، 4 ساله اومد یک هسته هلو داد بهم، منم نازش کردم هسته رو گرفتم انداختم زیر میز، چند ثانیه بعد دیدم دوباره آوردش، این دفعه پرتش کردم یه جای دور دیدم دوباره آورد!! می خواستم این بار خیلی دور بندازمش که بغل دستیم بهم گفت آقا این بچس سگ نیست! طرف بابای بچه بود!!
مامانه به بچه هه می گه : می دونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی!
بچه هه می گه : آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود
یارو زنگ می زنه فرودگاه و می گه: شیراز تا تهران چقدر راهه؟
کارمنده می گه: یه لحظه... طرف می گه: خیلی ممنون! و قطع می کنه
موضوعات مرتبط: طنز ، ،
یه مغازه هست رو شیشه اش نوشته: "اسنک، اسنک، کتلت"
کاش پول داشتم مغازه بغلیش رو میخریدم روش مینوشتم: "کتلت به گوشم"
لان بچه ۴ ساله از باباش گوشی مدل بالا میخواد!!!
بعد ما یه فامیل داشتیم اسمش رضا بود تا ۱۲ سالگی همیشه هرکی میگفت سکوت علامت رضاست، من فکر
میکردم علامتِ اونه, باید بهش احترام بذاریم!!
از بس من رفتم داروخونه و بجای بقیه پولم چسب زخم بهم دادن الان میتونم یه ارتش زخمی رو پانسمان کنم !
پس فردا ایــــــن مـــــوقـــــع خــــوابــــیـــــم...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
البته ســـــره کــلاس :))
دیشب یه پشه نیشم زد پاشدم دنبالش کردم بالاخره گوشه اطاق خفتش کردم اومدم بکشمش یهوگفت بابا ! راست میگفت من باباش بودم آخه خون من تو رگاش بود ! تا صبح تو بغل هم گریه کردیم !
ﺧﯿﻠﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ!خعـــــــــــــلی
ﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻮﻩ ﮐﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﻢ ! ﻧﻪ!
.
.
ﯾﻪ ﺩﻩ ؛ﺑﯿﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻡ!
فرق مدرسه و دانشگاه :
اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی....
ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی....
يكي از فانتزيام اينه كه يه پيرمرد پولدار تصادف كنه من برسونمش بيمارستان و نجاتش بدم اونم با بچه هاش مشكل داشته باشه تمام زندگيش به نام من بزنه و بميره .وقتي بچه هاش منو پيدا ميكنن كه پولا بگيرن همه چيز بندازم جلوشون بگم برداريد نامردها اوني كه با ارزش بود پدرتون بود
موضوعات مرتبط: طنز ، ،
بنده در دوران كودكي علاقه اي به خلبان شدن نداشتم!اما از بد روزگار در دوران دانشجويي كمي تا قسمتي چتر باز از آّب در امدم وبعد از ترم اول كمتر درسي بود كه با تقلب يا به اميد تقلب سر جلسه امتحان نرفته باشم!پس اگر قرار به انتخاب خاطره از تقلب باشد انتخاب يكي از بين اون همه خاطره بايد كار سختي باشه!
مثلا ميشه از امتحان پايان ترم استاتيك شروع كنم كه تقلب رو به صورت كاملا حرفه اي در دستشويي جاسازي كرده بودم واز بد شانسي درست همون روز آب قطع شد واميدمون ازتقلب قطع شد وافتادم!
يا ميشه ازامتحان فيزيك 2بگم كه امتحان تستي بودومن ودوتا از دوستام از رو دست يكي از دختراي كلاس نوشتيم اما بعدش فهميديم كه چه فايده كه ترتيب سوالات يكي نبوده وجمع نمرات سه نفرمون به نمره قبولي نميرسه واز همه بدتر اينكه اون دختره از همه كمتر گرفته!
يا از يه استاد ديگه كه از لحاظ سني چيزي از عمو جغدشاخدار كم نداشت حتي وقتي تقلبمون رو گرفت هم از رو نرفتيم واونم با اون صدايي كه انگار از ته چاه ميومد بهمون گفت:حالا درسته........ ما....... چيزي نميگيم........... ولي خب شمام رعايت ...............كنيد!
يا اشاره كنم به امتحان ميان ترم درس مقاومت مصالح كه جزوه رو با دوستم نصف كرديم وهركسي نصف خودشو تو يه كاغذ مچاله نوشتيم وبه هم ديگه داديم تا بهترين افتخار دوران دانشجوييم(البته تا امروز) كسب بشه ونمره دوم كلاس رو كسب كنم!گرچه وقتي تو پايان ترم با نمره 12از دستش خلاص شدم استاد بهم گفت:با اون ميان ترم درخشان ازت انتظار زيادي داشتم!
اما جاي داره ياد كنم از استاد(ن)كه حسرت تقلب تو كلاسش تو دلم موند! كسي كه صاحب كرامات متعدد بود مثلا علاوه بر اون كنترل هاي معمول ماشين حساب هاي همه بچه هارو يكي يكي چك ميكرد تا كاري جز چهار عمل اصلي ازشون بر نياد!وبرا امتحان كلاس بزرگي رو انتخاب ميكرد وكروكي كلاس رو ميكشيد واز بچه ها ميخواست كه شماره دانشجويي خودشون روبنويسن ومدعي بود كه تو خونه تمام ورقه هاي همسايه رو با هم تطبيق ميده تا در حق كسي اجحاف نشه! يه بار هم با افتخار اعتراف كرد اسم تموم كسايي رو كه برا دستشويي ميرن بيرون رو مينويسه تا مو رو از ماست بكشه بيرون!
حالا بگذريم از اينكه يه باربه يكي از بچه ها كه راه حلش تقريبا با جزوه يكي بود صفر داد وازش خواست كه اگه اعتراضي داره به (آموزش دانشكده) منعكس كنه!
موضوعات مرتبط: طنز ، ،
هوازدگي
هوازدگي: تغييرات ناشي از تأثير هوا بر سنگ را هوازدگي گويند.
هوازدگي فيزيكي: فقط سنگ به قطعات كوچك تبديل مي شود ولي ساختار آن تغيير نمي كند.
موضوعات مرتبط: ، ،
تبادل با محيط
تنفس اهميت زيادي براي بدن دارد. زيرا بدن بدون استفاده از هوا بيش از چند دقيقه زنده نمي ماند. زيرا سلول هاي بدن ذخيره اكسيژن ندارند. و در صورت كمبود آن اكسايش غذاها و توليد انرژي متوقف و مرگ سلول فرا مي رسد.
ساختمان دستگاه تنفس
دستگاه تنفس شامل بيني، حلق، حنجره، ناي، نايژه و شش است.
هر نايژه هم به انشعابات كوچكتري تقسيم مي شود كه به آن نايژك مي گويند. در انتهاي كوچكترين نايژك ها حباب هاي كوچكي است كه كيسه هوايي نام دارند.
دم و بازدم
تنفس را در انسان به دو مرحله دم و بازدم تقسيم مي كنند. ورود هوا ازبيرون به درون بدن مرحله دم و خروج آن از شش ها به بيرون مرحله بازدم نام دارد. دم و بازدم در اثر حركات قفسه سينه و عضلات تنفسي صورت مي گيرد. و ششها هم با خاصيت ارتجاعي خود از اين حركات پيروي مي كنند.
ماهيچه ي ديافراگم و عضلات بين دنده اي ، ماهيچه هاي اصلي تنفسي هستند. ديافراگم نيز در كف قفسه ي سينه قرار دارد. جنس عضلات ديافراگم و بين دنده اي از نوع ماهيچه هاي صاف است. با فرمان مراكز عصبي دم عضلات بين دنده اي و ديافراگم منقبض مي شوند و دنده ها به بالا و طرفين مي روند و ديافراگم پايين مي رود و حجم سينه افزايش مي يابد و شش پر از هوا مي شوند وقتي عضلات دمي استراحت كنند خاصيت ارتجاعي ششها و وزن قفسه سينه موجب مي شود ششها به حالت اول باز گردند و هوا بيرون رانده مي شود.
مي دانيم وقتي ماده اي مي سوزد كه با اكسيژن هوا تركيب شود و در اين تغيير انرژي (گرما) آزاد مي شود.
سلول هاي بدن نيز در آخرين مرحله تغذيه خود لازم است كه موا دغذايي ساده را اكسيد (مي سوزانند) كنند تا انرژي مواد غذايي آزاد شود.
بدن تركيبات آلي انرژي زا را از محيط دريافت مي كند و پس از جذب در سلول ها به كمك آنزيم هاي ويژه اي اكسايش مي دهد سپس انرژي مورد نياز خود را به صورت ATP بدست مي آورد. مثلاً از اكسايش قند گلوكز طبق رابطه زير انرژي بدست مي آورد.
بنابر اين در تنفس سلولي با دو گاز اكسيژن و كربن دي اكسيد سروكار داريم. دستگاه تنفس با عمل دم اكسيژن را به درون خون مي برد و با عمل بازدم كربن دي اكسيد را خارج مي كند. به مجموعه اين واكنش ها تنفس مي گويند.
جريان هوا از بيني تا نايژه
هوايي كه وارد بيني مي شود ممكن است سرد و يا خشك و داراي گرد و غبار باشد. هنگامي كه هوا از فضاي داخلي بيني عبور مي كند تصفيه و مرطوب مي شود سپس وارد حلق و ناي مي گردد. ديواره ناي غضروفي است و هميشه باز است. هوا در ضمن عبور از ناي با مژك هاي كوتاه و فراوان ديواره ي ناي برخورد مي كند و ذرات گرد و غبار موجود در هوا توسط مايع مخاطي ديواره جذب مي شود بنابراين هواي پاكيزه و مرطوب از راه ناي وارد نايژك مي شود.
اندازه گيري حجم هواي دم و بازدم
وقتي فرد به درون لوله لاستيكي مي دمد هواي وارد شده آب ظرف استوانه را خارج مي كند و با اندازه گيري حجم آب خارج شده مي توان حجم هواي تنفسي را اندازه گرفت.
اثبات وجود گاز كربن دي اكسيد در هواي بازدم
جريان هوا در شش ها:
كيسه هاي هوايي ششها ديواره اي بسيار نازكي دارند اين ديواره ها فقط از يك لايه سلول پهن و نازك تشكيل شده است.
در اطراف هر كيسه هوايي مويرگ وجود دارد.
به هنگام دم اكسيژني كه وارد كيسه هوايي مي شود. در رطوبت كيسه هاي هوايي حل مي شود و طبق پديده ي انتشار از ديواره ي نازك كيسه هوايي و مويرگ عبور مي كند و وارد خون مي شود. علت تبادل گازهاي تنفسي در جداره كيسه هوايي و مويرگ تفاوت در مقدار آنها و پديده انتشار است.
ساختمان دستگاه دفع ادرار
دستگاه دفع ادرار شامل كليه، ميزناي، مثانه و مجراي دفع ادرار است.
كليه ها اعضاي اصلي دستگاه دفع ادرار هستند كليه ها در پشت معده و روده ها به ديواره ي پشمي شكم چسبيده اند . به هر كدام يك سرخرگ وارد و از آن يك سياهرگ خارج مي شود. خون وارد شده به كليه تصفيه شده و مواد غير لازم و سمي آن گرفته مي شود و خون تصفيه شده از طريق سياهرگ خارج شده به قلب باز مي گردد.
از هر كليه يك لوله به نام ميزناي نيز خارج مي شود اين لوله مواد اضافي و سمي گرفته شده از خون كه ادرار نام دارد را به درپايين شكم به درون كيسه اي به نام مثانه مي ريزد.
هر كليه انسان حدود 11 سانتي متر طول و 6 سانتي متر ضخامت دارد. و وزن تقريبي آن حدود 150 گرم است. بافت كليه شامل دو بخش مركزي و محيطي است.
بخش مركزي هرمي شكل است. قاعده هر هرم به طرف قشر كليه و رأس آن به طرف مركز كليه (لگنچه) است.
بخش قشري كليه، بخش مركزي را در برگرفته است و در آن انشعابات سرخرگ ها، سياهرگ ها و قسمت اصلي نفرون ها ديده مي شود.
نفرون
واحد عمل يا تصفيه كليه نفرون نام دارد. تمام اعمال كليه توسط نفرون صورت مي گيرد.
هر نفرون در واقع يك لوله سر بسته و ته باز طويلي است كه جدار آن از يك لايه سلول درست شده است.
سر نفرون شكل قيف و جسمك كليوي نام دارد كه از يك پرده ي دو لايه خارجي به نام كپسول بومن و كلافه ي مويرگي به ناك گلومرول ساخته شده است.
پلاسماي خون تحت تأثير فشار خون، از صافي كپسول بومن عبور مي كند و وارد مجراي آن مي شود. اين عمل را تراوش مي گويند.
بسياري از مواد مانند آب، گلوكز، اسيدهاي آمينه وارد نفرون مي شود اما جداره ي نفرون مواد لازم را دوباره باز جذب مي كند اين عمل از طريق انتشار و انتقال فعال صورت مي گيرد اما مواد زايد و اضافي درون نفرون باقي مي ماند كه به صورت ادرار وارد لگنچه كليه مي شود . از هر 100سي سي پلاسمايي كه وارد نفرون مي شود 99سي سي آن دوباره بازجذب مي شود و فقط 1سي سي آن به ادرار تبديل مي شود.
تعادل آب در بدن
تركيب خون دائما با خوردن مواد غذايي و دفع مواد تغيير مي كند اما اين تركيب نبايد از حد معيني خارج شود. اگر تغيير زياد باشد موجب مرگ سلول ها مي گردد.
كليه ها تنظيم محيط داخلي را بر عهده دارند. آب اضافي از طريق ادرار دفع مي شود و مواد سمي خون مانند اسيداوريك، آمونياك از طريق ادرار دفع مي شوند.
بنابراين كليه ها تنظيم كننده ي محيط داخلي بدن هستند.
موضوعات مرتبط: ، ،
فصل دوازدهم - خون
خون اهميت زيادي دارد. به طوري كه اگر نيمي از خون موجود در رگ ها از بدن خارج شود احتمال مرگ بسيار زياد مي شود همه ي جانوراني كه دستگاه گردش خون دارند مايعي به نام خون دارند.
خون مواد لازم را به سلول ها مي رساند و مواد زايد را از آنها دور مي كند.
خون نوعي بافت است كه از سلول و مايع بين سلولي تشكيل شده است. مايع خون پلاسما نام دارد و ذرات شناور آن شامل گلبول هاي قرمز، سفيد و پلاكت هاست.
|
1- توليد در مغز استخوان |
||||
2- شكل مقعر طرفين |
|||||
3- هسته ندارد |
|||||
4- طول عمل حدود 4 ماه |
|||||
5- پروتئين هموگلوبين دارد |
|||||
6- با پلاسما انتقال مي يايد |
|||||
7- در حدود 5 ميليون در هر ميلي متر مكعب خون |
|||||
|
|||||
1- توليد در مغز قرمز استخوان |
|||||
2- كروي شكل |
|||||
3- هسته بزرگ يك قسمتي و چند قسمتي دارند |
|||||
4- خودشان فعال و جابجا مي شوند |
|||||
5- در هر ميلي متر مكعب حدود 6 تا 7 هزار |
|||||
|
|||||
1- توليد در مغز قرمز استخوان |
|||||
2- اندازه بسيار كوچك |
|||||
3- جابجايي توسط پلاسما |
|||||
4- بدون هسته اند |
|||||
5- تعداد در ميلي متر مكعب برابر با 250 هزار |
كار خون
خون مايعي است كه مواد جديد را براي سلول ، تأمين و مواد زايد را از آن دور مي كند و در واقع خون محيط داخلي بدن را يكنواخت مي كند.
انعقاد خون
يكي از ويژگي هاي مهم خون آن است كه خود جلوي خون ريزي را مي گيرد. وقتي جايي از بدن زخم شود پلاكت ها در محل زخم تجمع پيدا مي كنند و رشته هايي تور مانند به وجود مي آورند و در نتيجه گلبول ها به آن چسبيده و لخته خون به وجود مي آيد.
رشته هاي تور مانند پروتئيني فيبرين نام دارند. فيبرين پروتئين نامحلولي است كه از پروتئين ديگري به نام فيبرينوژن درست مي شود كه در پلاسما محلول است.
چگونگي انعقاد خون در محل زخم
گروه خوني
خون همه انسان ها يكسان نيست. به طوري كه اگر خون دو شخص كه با هم ناسازگار است با يكديگر مخلوط شوند منعقد شده و لخته مي شود. بنابراين لازم است براي انتقال خون از خون سازگار استفاده شود.
گروه خوني افراد به چهار گروه اصلي A ، B ، AB ،O تقسيم بندي مي شود.
براي تعيين گروه خوني هر فرد از آنتي كورهاي معين شده A ، B ، RH آن از آنتي D استفاده مي شود.
با مخلوط كردن يك قطره خون با آنتي A يا آنتي B و D، با توليد يا عدم توليد رسوب به نوع گروه خوني پي مي برند.
گلبول سفيد و ايمني
بدن ما همواره در معرض هجوم ميكروب ها و عوامل بيماري زا قرار دارد. لازم است بدن با اين عوامل مبارزه كند.
بدن با داشتن پوست سالم ،و يا سرفه كردن و عطسه زدن از ورود ميكرب ها به بدن جلوگيري مي كند. همچنين اگر ميكروب ها به درون بدن راه يافتند بدن از طريق گلبول هاي سفيد كه واحد هاي ايمني بدن هستند با آنها مبارزه مي كند.
گلبول هاي سفيد در مغز قرمز استخوان ، تيموس، گره هاي لنفاوي، و طحال توليد مي شوند.
گروهي از گلبول هاي سفيد دانه دار و چند هسته اي دارند و به آنها گرانولوسيت مي گويند و گروهي ديگر يك هسته درشت و سيتوپلاسم يكنواخت دارند و به آنها اگرانولوسيت مي گويند.
گرانولوسيت ها حدود 70 درصد از گلبول هاي سفيد را تشكيل مي دهند و خاصيت بيگانه خواري دارند.
در افراد بالغ حدود 25 درصد گلبول هاي سفيد را لنفوسيت ها تشكيل مي دهند و به دو دسته B و T تقسيم بندي مي شوند.
لنفوست هاي T در مغز قرمز استخوان ساخته و در تيموس تكامل پيدا مي كنند و لنفوسيت هاي B پس از ساخته شدن در مغز قرمز استخوان وبالغ شدن مي توانند پادتن توليد كنند.
مونوسيت ها هم خاصيت بيگانه خواري دارند. و با حركات آميبي مي توانند وارد بافت ها شوند و ميكروب ها را از بين مي برند.
غده اي از گلبول هاي سفيد (لنفوسيت هاي T) تنظيم ايمني بدن را بر عهده دارند مثلاً اين سلول ها مي توانند حضور ميكروب ها را به ساير گلبول هاي سفيد اطلاع دهند و حتي مي توانند ميكروب ها را بكشند و به ساير گلبول هاي سفيد تحوير دهند.
ويروس ايدز مي تواند اين نوع سلول ها را از بين ببرد. بنابراين فرد مبتلا به ايدز رفته رفته ايمني خود را از دست مي دهد.
موضوعات مرتبط: ، ،
گوارش
همه ي سلول هاي بدن ما به مواد غذايي ضروري احتياج دارند اما در غذاي روزانه ي ما اين مواد به مقدار كافي وجود ندارند .
اگر به جدول زير نگاه كنيد متوجه مي شويد كه
مواد ضروري براي بدن |
مواد موجود در غذاي روزانه |
|||
زياد |
كم |
زياد |
كم | بسيار كم |
آب |
ويتامين |
پروتئين |
آب | آمينواسيد |
آمينواسيد |
مواد معدني |
كربوهيدرات |
ويتامين ها | اجزاي ليپيدها |
قندهاي ساده | ليپيد | قندهاي ساده | ||
اجزاي ليپيدها | مواد معدني |
آب ،آمينو اسيدها ،قند هاي ساده واجزاي ليپيدها براي بدن ضروري هستند اما در غذاي روزانه ما بسيار كم اند اما اين مواد در مولكولهاي مواد غذايي بسيار زياداند بنابراين بدن ما بايد دستگاهي داشته باشد تا بتواند با تبديل هاي آ نها به مواد ضروري نيازهاي خود را تأمين كند چنين دستگاهي را دستگاه گوارش مي گويند.
دهان
كيفيت غذا دردهان تشخيص داده مي شود و طعم آن توسط پرزهاي چشايي مشخص مي شود. از طرف ديگر غذاها در دهان تكه تكه وخرد و له مي شوند دندانهاي پيش براي بريدن وتكه تكه كردن غذاها ودندان هاي آسيا براي خردكردن وآسيا كردن غذاست.
در دهان سه جفت غده ي بزاق ،زير زباني ،بنا گوشي وتحت فكي وجود دارد كه بزاق را به درون دهان مي ريزند 99درصد بزاق آب و 1درصد آن را آنزيم ها تشكيل مي دهند. مثلا پتيالين كه يك نوع آميلاز است نشاسته را به قند تبديل مي كند.
به تغييراتي كه در عمل گوارش به روي غذا صورت مي گيرد هضم مي گويند.
آنزيم ها
آنزيم هاي گوارشي موادي هستند كه به انجام واكنش هاي شيميايي غذا كمك مي كنند و سرعت واكنش ها را تغيير مي دهند هر آنزيم بر ماده ي معيني اثرمي كند وبعد از فعاليت دست نخورده باقي مي ماند .
غذاها پس از اينكه با بزاق جويده ومخلوط شداند از چهار راه حلق عبور كرده و وارد مري مي شوند.
مري لوله اي است كه غذا را به روده انتقال مي دهد. مري حركات دودي(كرمي شكل)دارد.
معده
ديواره معده ازسه لايه خارجي، مياني و داخلي تشكيل شده است.لايه خارجي صفاق ناميده مي شود. لايه مياني كه از عضلات صاف تشكيل شده است داراي عضلات طولي ،حلقوي و مورب است اين عضلات هضم مكانيكي را انجام مي دهند وغذا را به روده منتقل مي كنند.لايه دروني معده كه چين خوردگي هاي زيادي دارد داراي سلول هاي ترشع كننده اسيد و آنزيم است.
جذب
پس از عمل هضم غذا،غذاها وارد خون شده و از آنجا به سلول مي روند. به عبور مولكول هاي ريز مواد غذايي ضروري بدن از لوله گوارش و رسيدن آن به خون جذب مي گويند. بيشتر عمل جذب در روده باريك صورت مي گيرد.
روده باريك
روده باريك لوله اي به قطر تقريبي 5/3 سانتي متر و طول 6 متر است كه بيشتر محوطه شكمي را اشغال مي كند. حدود 25 سانتي متر اوليه روده ي باريك را دوازدهه مي نامند كه بلافاصله از معده قرار دارد. مجاري كبد و لوزالمعده به اين بخش راه دارند.
جداره ي روده كوچك داراي چين خوردگي هاي فراواني است و هر يك از اين چين خوردگي ها خود داراي برجستگي هاي متعددي هستند كه پرز نام دارند. غشاء پوششي نازك پرزها و سطح زياد آنها موجب افزايش جذب مواد غذايي مي شود. به طوري كه سطح جذب آنها به 600 برابر افزايش مي يابد و مساحت آنها به حدود 200 متر مربع مي رسد.
كبد و كنترل مواد غذايي
كبد بزرگترين غده ي بدن است وزن آن حدود 1/1 تا 6/1 كيلوگرم و در بالا و سمت راست معده قرار داد. كبد داراي چهار قسمت يا لوب(Lobe) است. در زير لوب بزرگ طرف راست آن كيسه صفرا قرار دارد كه گلابي شكل است.
موادي كه از روده باريك جذب خون مي شوند از طريق سياهرگ باب به كبد مي روند. هرآنچه از روده باريك وارد خون مي شود به وسيله كبد كنترل مي شود.
مثلاً اگر مقدار قند ورودي به خون زياد باشد كبد آن را به گليكوژن تبديل و ذخيره مي كند و در موقع گرسنگي دوباره آن را به قند تبديل مي كند و به خون باز مي گرداند.
اگر مقدار قند خون باز هم زيادتر باشد كبد آن را به ليپيد تبديل مي كند و ليپيد حاصل را در نقاط مختلف بدن مثل اطراف كليه ها و ، پهلوها ذخيره مي كند.
موضوعات مرتبط: ، ،